هم سلولی...
این همه قانون .....این همه بند و تبصره...این همه کتاب و دست خط چرا هیچ کدام دردهای باطن را درمان نمی کند یک جای کار ایراد دارد قوانین ایراد دارند..... و انچه ایراد دارد را من میشکنم من مطیع قانون سرشت خدایم هستم هنجار ها ثابتند...انچه نابهنجار بر زمین جولان میدهد قوانین غلطند هر ادمی خود میداند ایرادش کجاست وقتی قانونی انتهایش دوزخ شد.....کجای عقل قبولش میکند... درستیش را...فاجعه به بار نشسته و قوانین در یوغ ندانم کاری هایمان متغیر این تغییرات شدند پس باید نشست و تغییرات را تا دیر نشده اعمال نمود
نظرات شما عزیزان:
دوست داره.......
وگرنه بهتر از ما رو که همه دوست دارن!!!